نمیدونم چرا. واقعا نمیخواستم این چالش رو انجام بدم. اما امروز که بیان رو چک کردم دیدم خیلی ها دارن مینویسنش و خوندن نوشتههاشون واقعا حس خیلی خوبی داره! پس... منم گفتم بهتره بنویسمش:)
1. راست دستین یا چپ دست؟
راست. چپ دست ها، خداییش چجوری با موس کار میکنید؟ D: آخه تا اون جایی که من میدونم جاش همیشه سمت راسته!
2.نقاشی تون در چه حده؟
افتضاح!! قبلا یه زمانی عاشق نقاشی کشیدن بودم. همش شخصیت های کارتونی رو نقاشی میکردم و دورشون رو میبردم و بعد از کلی چپ نواری زدن، ازشون عروسک دو بعدی (نه شایدم تک بعدی!) میساختم و باهاشون بازی میکردم! الان هم یه پلاستیک پر ازشون دارم! (یادگاری)
3. اسمتونو دوست دارین؟
هم آره. هم نه. اسم بدی نیست. از حرف پ خوشم نمیاد. فکر میکنم معنیشم یکم زیادی لوسه! ولی از این که عربی نیست خیلی خوشحالم! و همیشه هم فکر میکنم که اسمم یجورایی فانتزیه و یاد داستان های پریان میندازتت:))
اون هایی که اسمم رو نمیدونن تونستن حدس بزنن؟ D:
4.شیرینی یا فست فود؟
شیرینی، شیرینی، شیرینی!!! (شکمم از اتاق فرمان داد میزنه که پیتزا و فلافل مامان پز هم دست کمی نداره!)
5.دوست دارین که قد همسر آینده تون تقریبا چند سانت باشه؟ (سانت بگینااا)
از اون جایی که خودم کوتوله ای بیش نیستم؛ انتظار هم ندارم یه زرافه بیاد خواستگاریم. من به 160 سانت هم راضی ام D:
6.عمو یا دایی؟
قطعا دایی!! عموهام این قدر رفتارشون باهام سرده که من با پسر کوچه هم راحت تر میتونم حرف بزنم! (البته این پسر وجود خارجی نداره ها! فقط مثال زدم ^__^)
7.عمه یا خاله؟
عمه ندارم! پس خاله! ولی اگه هم داشتم مطمئنا دست کمی از عموهام نداشت.
8.عداد مورد علاقه تون؟
من مفهموم این سوال رو درک نمیکنم.... یعنی چی که عدد موردعلاقه؟
شاید 106 رو دوست داشته باشم... یا 9 رو. و همین طور 200. و خلاصه منم از این بازی ها XD
9.اولین وبی که زدین رو حذف کردین؟
آره. یه وبلاگ سونیکی بود توی بلاگفا. که پنج شیش سال پیش به دیار باقی شتافت. پس دنبالش نگردین!
10.با کی بیشتر از همه صمیمی هستین تو بیان؟
هلن پراسپرو! راستش از قبل این که بدونیم جایی به اسم بیان وجود داره توی زندگی پیشتاز با هم دوست بودیم. اولین پیغامی هم که واسم گذاشت این بود:
سلام! به زندگی پیشتاز خوش امدی! پروفایلت جذبم کرد.... و فلان!! D:
(ظاهرا دیگه نمیتونم با اکانت قبلیم برم زندگی پیشتاز و پیغامش رو بخونم. هر کاری هم میکنم واسم ایمیل نمیفرسته. اَه!! )
11.بابا و مامان تون توی بیان کین؟
این از اون سوالا بود!
12. رو جنس مخالف کراشی؟
هیچ کس!!
13. مترو یا قطار؟
اولش میخواستم بگم مترو؛ بعد به خاطر شلوغیش پشیمون شدم. ولی بعد که خواستم بگم قطار، یاد تاخیرهای گاه و بیگاهش افتادم و بازم پشیمون شدم!
14.شادی یعنی چه؟
یعنی این که کنار کسایی باشی که دوستشون داری. و کاری رو انجام بدی که واقعا ازش لذت میبری.
15.سه تا از صفاتت؟
خیالپرداز ،شیرینی دزد (اینم صفته دیگه!)، آروم. تنبل هم هستم اکثر مواقع :(
16.اگه میتونستی هویتت رو عوض کنی ، دوست داشتی جای کی باشی؟
من همیشه دوست داشتم جای پسرها باشم.... توی دنیای واقعی از خودم راضی ام. اما اگه بنا بر این باشه که از بین شخصیت های داستانی یکی رو انتخاب کنم، باید بگم به شدت به لولوش حسودیم میشه! هم خوشگله، هم باهوشه، و هم نقش اصلی خفن کدگیاسه. دیگه چی از این بهتر؟
17.الان... از چی ناراحتی یا چی اذیتت میکنه؟
کنکور و مدرسه و آینده ی نامعلوم منی که دلم میخواد نویسنده بشم.
18.به چی اعتیاد داری؟
بیان. کتاب.
19.اگه میتونستی یه جمله بگی که کل دنیا بشنوه ، چی میگفتی؟
منم مثل شما یه دنیای خیالی دارم و اون جوری که به نظر میاد یه آدم بی مزه ی بی تفاوت نیستم!!! (فرض کنید رفتم روی کوه و دارم داد میزنم D: )
20.پنج تا چیز که خوشحالت میکنه؟
یک نظر جدید. نوشتن یه متن یا یه داستان قشنگ. یه کتاب جدید. یه انیمه ی خفن. تموم شدن مدرسه.
21.اگه میتونستی به عقب برگردی چه نصیحتی به خودت میکردی؟
دختر واسه چی تو از چهارده سالگی شروع کردی به نوشتن؟!! خجالت بکش! دوست هات سه چهار سال کوچیک تر توئن ولی صد برابر بهتر از تو مینویسن! نمونه اش همین هلن و عشق کتاب!
22.چه عادت ها/رفتارهایی دارین که باعث آزار بقیه ست؟
اهل معاشرت و حرف زدن نیستم.
23.صبحا اگه مامان/بابات بیدارت میکنه چجوری اینکارو انجام میده؟
بابام که کلا این وظیفه ی خطیر رو به عهده نمیگیره. ولی مامانم.... (می لرزد) مثل همه ی مامان ها دیگه! میاد پتو رو از روم برمیداره و یه بهونه ای برای بیدار کردنم جور میکنه. برای مثال:
پاشو چایی ریختم. پاشو نون گرم کردم (آره من نون گرم و خشک دوست دارم D: ) پاشو میخوام برم بیرون کار دارم. (خب به من چه؟ D:)
این داستان: وایولت بی تربیت!
24.کراشاتون تو مدرسه؟
خب یه دختر کتابخون خیلی باهوش توی مدرسه هست که اخلاقش هم واقعا عالیه. همیشه به دیگران کمک میکنه و رفتارش جوریه که کنارش باشی احساس راحتی بهت دست میده. ولی هیچ وقت نتونستم زیاد باهاش صمیمی بشم:((
25.تا حالا شده به یکی اشتباهی پیام بدین و دردسر بشه؟
نو. یعنی یادم نمیاد! وقتی چیز خاصی یادم نمیاد احتمالا نبوده دیگه! (سرش را متفکرانه می خاراند.)
26.یه جمله تاثیرگذار برا مخ زنی؟
آم... سوال بعد؟
27.چه فرقی بین شما تو فضای مجازی با اونی که تو واقعیت هستین وجود داره؟
خود واقعیم خیلی تودار تر و حوصله سر بر تره. ولی فقط این جوری به نظرم میرسم. در واقع، شخصیتی که این جا از خودم به نمایش میذارم چیزیه که توی وجودم هست، اما قدرت ابرازش رو ندارم. خلاصه این که خود واقعیم همینه که توی بیانه:))
28. یه دروغی که اینجا ب ما گفتتین؟
من صادق ترین آدمی هستم که توی بیان میبنید XD
حالا از ما گفتن! قیامت معلوم میشه D:
29. تو بیان چندتا اکانت دارین؟
دوتا!! اون یکی فقط برای اینه که توش قالب امتحان کنم و وقتی پست جدید میذارم چک کنم ستاره ام روشن شده یا نه.
30.اولین دوستتون تو بیان؟
بازم هلن پراسپرو. آخه اصلا به خاطر اون بود که من به وبلاگ نویسی علاقه مند شدم. تا قبلش همش میرفتم توی وبش و بهش کامنت اسپم میدادم (از پشت مانیتور یواشکی میخندد) و بعد هم با نوبادی دوست شدم:)))
31.چند بار تو وبتون چس ناله گذاشتین؟
فکر کنم چهار پنج باری بوده... ولی بیشترشون رو پیش نویس یا حذف کردم. برای همین یادم نیست. با عرض پوزش D: