پس کی اون روز می رسه؟ کی روزی می رسه که هم نوا با چک چک بارون، صفحات سفیدش رو ورق بزنم و همراه با وین و کلسیر، توی مه و جادوی الومنسی غرق بشم؟
کی می فهمم چه کسی خیانت می کنه و چه کسی نه؟
کی می فهمم چه کسی مهربونی می کنه و چه کسی اخم؟
خاکستر از آسمان می بارید. و کرونای احتمالی روی کاغذ نشسته بود. در تاریکی. در تنهایی.

#نه_ به_خواندن_کتاب_تازه_خریده_شده