تا آن زمان من چیزی درمورد خود و توانایی هایم نمی دانستم. هیچ مسئولیت، تلاش و تعهدی نبود. او از من می پرسید: «تو کی هستی؟» و من جواب می دادم: «هیچ کس.»
از سری متن های "جوهر بی رنگ"
نظرات (۲۲)
Nobody -
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۴:۴۴
من همین الان هم همین جواب رو می دم به همه. :))
اره D:
البته این مال خیلی وقت پیشه. فکر کنم هنوز با تو آشنا نشده بودم که نوشتمش^^
Nobody -
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۴:۴۸
چه جالببب! از همون اول با همدیگه تله پاتی داشتیم. :دی
اره به گمونم!! ^__^
راستی حدس بزن توی انیمه ی موریارتی چه اتفاقی افتاده؟ D:
Nobody -
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۴:۵۲
چه اتفاقی؟ O.O شرلوک اومده؟
باریکلا! 0___0
دارم می میرم برای قسمت بعدی.
فقط امیدوارم انیمه لیست حالاحالا ها قاطی نکنه:/
آرتـــمیس ツ
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۵:۰۳
منم دقیقا یاد نوبادی افتادم ! XD
*-*من کتابتو از قبل رزرو کرده بودم ؟ :/ یا یادم رفت ؟ D:
گویا باید برم موریاتی وطن پرست رو ببینم *-* چند فصل و قسمته ؟ *-*
D:
نمیدونم والا... ولی این جمله به درد مصرف شدن توی کتاب نمیخوره. همین جوری الکیه:))
حالا کو تا کتاب بنویسم! *__*
درحال پخشه. تا حالا 7 قسمت از فصل اولش امده:) موریارتی خیلی کیوته! *__*
هر وقت میبینمش قلبم گوپ گوپ میزنه:/
هر هفته یک شنبه شب یه قسمتش میاد:)
و بنده در خماری قسمت هشت هستم.
فقط نمیدونم چرا شرلوک به جای پیپ کشیدن سیگار میکشه:/
اوپنینگ و اندینگشم خیلی جذابه!
از این جا میتونی دانلودش کنی:)
چه هیجانی برم داشت:/
Fatemeh Karimi
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۵:۰۵
یک نسخه از این کتاب، با امضای نویسنده لطفاً 😍
شرمنده آماده نیست D:
ولی اگه یه روز نوشته شد، چشم:)
زهرا یگانه
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۵:۱۲
من وسط راه فهمیدم هیچ کس نیستم، قبلش یه توهماتی داشتم. :D
به طور کلی، همه ی ما هیچ کس نیستیم D:
آرتـــمیس ツ
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۵:۴۸
به هر حال من رزروش کردم :))
اه ! انیمه لیست ! همش یادم میرفت توش عوض بشم . الان گفتی رفتم عضو شدم ^_^
O.O چرا تابحال کسی بهم معرفی نکردی بود این رو ؟ من که یه طرفدار شرلوکد هستم ! *بعد از دیدن قسمت اول تپش قلب گرفته است* واقعا چرا ؟؟ مرسی که معرفیش کردی *-* این روزا بر عکس بقبه اشتیاق عجیبی برا دیدن انیمه دارمD:
تازه ماه بعدم میخوام کد گیاس رو ببینم ! =))
تنک یو:))
باید واسه دیدن نظرات و دانلود زیرنویس عضو باشی ^_^
چون تازه امده:) از پاییز امسال پخشش شروع شده و هنوز توی اینترنت خبر خاصی ازش نیست.
وای قسمت اول رو دیدی؟ چه سریع!! تا حالا هیچ کس از چیزی که بهش معرفی کرده بودم این قدر سریع استقبال نکرده بود!!
تازه قسمت دوم و سوم رو باید ببینی... قسمت اول دربرابر بقیش هیچه:/
خواهش میکنم. مرسی که تو هم به پیشنهادم اهمیت دادی:))
الان من بیشتر عاشق موریارتی شدم تا شرلوک:/
کدگیاس که عشق زندگیمه:))
بدون لولوش من می میرم:(
عشق کتابم داشت کدگیاسو نگاه می کرد... نمیدونم الان قسمت چندمه:(
Honey Bunch
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۵:۵۵
:)))
بوی آبنبات توت فرنگی میداد حرفت :)))
جدی؟؟ چه خوشمزه:)
آبنبات می خوام :(
Stella =]
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۶:۳۹
واقعا هم همینه !
چرا بعضیا انقد خودشونو دست بالا می گیرن ؟ تو دنیای به این بزرگی ...
+ هیچ رو نوشتی هیج ! چرا جدیدا خوشم میاد هی غلط بگیرم ×____×
دقیقا به همین خاطره که من به اعتماد به کفی که دارم افتخار می کنم D:
اشکال نداره. خودمم خوشم نمیاد توی نوشته هام غلط املایی باشه. مخصوصا توی جوهرهای بی رنگم!
ممنون که گفتی:)
mochi ^-^
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۸:۲۳
و من هنوزم که هنوزه جواب میدم هیچ کس:)
^__^
خوشحالم که درک میکنین چی نوشتم:)
چون خودم زیاد درکش نمی کنم!
Nobody -
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۸:۴۳
هاهاهاها D:
واییی! ایشالا قاطی نکنه. می فهمم بد دردیه :(
تو هم که داری اون یکی انیمه رو میبینی:))
اگه قاطی کنه تا دو هفته علاف میشیم:/
آرتـــمیس ツ
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۹:۴۰
الان مسخره اس بگم قسمت چهارمم ؟ D:
عاشق موریارتی شدی ؟ *-* خوبه =) ولی خود شرلوک یه چیز دیگست اصلا !
حالا که اینجوریه کتابشم بخون حتما ...تو اقتباس ها موریارتی رو زیاد بزرگ نشون دادن تو کتاب زیاد باهوش نبود :/ ( با خود میگوید : اسپویل کنم یا نه ...؟ D: )
نه چون من خودم توی دو روز 6 قسمتش رو دیدم D:
ارههه. بدجور دلم رو برده!! اخه من عاشق شخصیت های خاکستری ام. لولوش هم دقیقا یه چیزیه شبیه موریارتی *__*
فقط... فقط مگه لوییس برادرش نیست؟ پس چرا عین خدمتکارا رفتار میکنه و همش در حال چایی دم کردنه؟!
پول ندارم کتابشو بخرم:/
میدونم آخر جنگش با شرلوک چی میشه. توی نت خوندم. فقط امیدوارم انیمه اش اونجوری نباشه:(
پی دی افش رو اگه هست دوست دارم بخونم^__^
اسپویل کن ببینم D:
الان تا فردا میرسی به قسمت هفتم و باید با هم دیگه در خماری قسمت بعد بسوزیمD:
پ.ن: دلم شخصیت زن خفن میخواد... چرا نداره؟:(
Stella =]
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۱۹:۴۸
فکر کنم اعتماد به نفس دوتامون تو اعتماد به کف خوبه ×____×
جمله ی سنگینی بود خواهر:/
آرتـــمیس ツ
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۲۰:۱۴
من تایپ کردم نتم پرید *اشک*
وای شخصیت های خاکستری خیلی خوبن ! *-* ! منم اونا رو دوست دارم :) عه آره یه جا دیدم نوشته بود شبیه کد گیاسه برا همین دوسش داشتی پس D:
همینو بگو ! خدا بده از داداش ها D: چایی دم کردن رو خوب اومدی XD *می خندد* ولی تو کتاب موریارتی داداش نداره اصلا . تنها و بی کسه D:
پس می دونی آخرش چی میشه =)) ولی نمی دونم چرا احساس می کنم پایان انیمه خوب نخواهد بود :( *اشک*
من خودم پی دی افشو خوندم اصلا =)) اینم پی دی اف ^_^
ایول *-* باشه پس تا فردا که با هم خمار شیم XD
پ.ن : همین چن دقیقه پیش داشتم همین سوال رو می پرسیدم از خودم ! کاشکی آیرین آدلر رو بیارن . اونجوری خیلی خوب میشه *-*
وای خیلی بده این طوری:/
توی نظرات گفته بودن:))
منم واسه همین بهش علاقه مند شدم. چون موریارتی شبیه لولوش بود:)
تازه مو بلوند و چشم سرخ هم نیست!
اوهوم:(( توی قسمت اول انیمه هم اعلام شد که همون کتاب آخرین مشکله... پس... خدایا نه!
حالا شبیه کتاب هست؟ اتفاقاتش مشابهه؟ موریارتی توی کتاب هم همچین هدفی داره و یه آدم خاکستریه؟ آخه به نظرم تا الان اون قدرها هم آدم بدی نبوده.
خیلی خدمتکار بودن لوییس واسم عجیبه....
منم همین فکر رو میکنم:(
امیدوارم حداقل زیبا و غم انگیز تموم بشه و معنی دار باشه:)
به درخواست ناشر لینک دانلود رو برداشتن:/
رسیدی به قسمت هفتم؟ D:
پ.ن: راستش نمیشناسمش. ولی توی عکس های انیمه یکی دو تا خانم هم از دور دیدم.. شاید یکی از اونا باشه... فقط ای کاش روابط بین شخصیت ها یکم عمیق تر نشون داده بشه. فقط توی قسمت دوم و سوم خیلی خوب نشونش داد.
اوپنینگ و اندینگش رو دیدی؟ من رفتم هر دو تا رو کامل دانلود کردم:)
دوست داشتی بهت میدمشون^^
|•° ن.م °•|
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۲۱:۱۴
احساس میکنم من این جمله رو گفتم :) چون حالم همینه:)
خوشحالم که واستون قابل درکه:)
♪♪HANANE ♪♪
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۲۳:۳۴
وایولت...
من یه نسخه از کتابتو امضا شده میخواممم ^^
نمیشه هم نداریم ^-^ (از اون نگاهای ترسناک ^-^)
خجالتم می دی D:
هلن پراسپرو
- جمعه ۷ آذر ۹۹
- ۲۳:۵۱
واقعا که وایولتتتتت داری انیمه انگویینگ میبینی اونوقت به من نمی گی؟؟
(قلب شکسته)(اشک)
منم برم ببینمش....
گفته بودم بهت!! توی یکی از کامنت هام ازت پرسیدم انیمه ی موریارتی رو دیدی یا نه! اما همیشه بعضی از نظراتم ول میشه و یادت میره جواب بدی:(((
انیمه لیست ترکید:/
ولی سایت قبلیش هنوز هست.
از این انیمه ها دوست داری؟ نمیدونستم! اخه به کدگیاس علاقه ای نشون ندادی گفتم شاید حوصله ی ویلیام رو هم نداشته باشی:(
هلن پراسپرو
- شنبه ۸ آذر ۹۹
- ۰۹:۵۱
ندیده بودم @_@
وای اخه اوتانا سنپای هم گفته بود میخواد ببینه... شاید منم دیدمش. فعلا که همین مارس همانند شیر رو هم ندیدم رو دستم مونده... میخوام زودتر دربارش بنویسم @_@
انیمه لیست که...
هعععی
منم توی وبش دیده بودم که معرفی کرده:))
رفتم بهش گفتم دارم نگاهش میکنم. ولی هنوز جواب نداده:/
درست شد درست شد!!
آرتـــمیس ツ
- شنبه ۸ آذر ۹۹
- ۱۱:۳۳
موریارتی اصلا تو کتاب اونجوری نیست :) داستانشم که اصلا استفاده نشده :/ کلا شخصیتش سیاهه :) زیادم ازش استفاده نشده.. تو دو تا داستان بود بعد هم مرد D:
نه اتفاقا من دوستش داشتم روابط شخصیت ها رو ! یک دنیای بی رحم رو حتما خواسته نشون بده . من دوست دارم اینجوری *-*
+آیرین آدلر تنها زنیه که تونست شرلوک رو شکست بده . آخه شرلوک کلا از زن ها متنفره :/ فک کن اون باید تو داستان چی میشه @_@ هرچند فکر نکنم بیاد *اشک*
+ می رود تا قسمت پنجم را ببیند *-*
کلا مشخصه نویسنده ی انیمه می خواسته داستان کارآگاهی بنویسه و شرلوک و موریارتی الهام بخشش بودن. فقط همین:/
منم عاشق قسمت دوم و سومم! ولی دلم میخواد یکم رابطه ی ویلیام و دوتا برادرش بیشتر نشون داده بشه:)
مثلا یه اتفاق دراماتیک بینشون بیفته یا ...
کدگیاس توی نشون دادن این جور روابط و شخصیت های زن قوی، حرف اول رو میزنه:)
راستی اگه از این جور انیمه های تیره و معمایی خوشت میاد، دفترچه ی مرگ خوراکته!!! اگرچه بعضی از شخصیت هاش بی مزن، ( از جمله نقش اصلی که با وجود خوش قیافه و نابغه بودنش قابل درک کردن نیست)
ولی خیلی هیجانیه و تو رو با خودش میبره. یه کارآگاه خیلی خیلی خیلی خیلی.... خفن هم به اسم ال داره!! فقط هم سی و هفت قسمته. حتما بذارش توی لیستت. اولین انیمه ی سریالی ای بود که تا آخر دیدمش و خیلی بهم کیف داد!!
اتفاقا بعد از اندینگ قسمت هفتم شرلوک و یه خانمی رو نشون میده که دارن با هم دعوا میکنن:/
کاملا معلومه یه گندی بالا اورده D:
Nobody -
- شنبه ۸ آذر ۹۹
- ۱۵:۵۸
آرهههه! وای خیلی قشنگه T.T امروز هم قسمت بعدیش اومد. خوب شدی گفتیی! برم ببینمش!
منم تا حالا سه قسمتش رو دیدم و خیلی خوشم امده:)))
دختره چه باحاله!!
آقای آبی
- شنبه ۸ آذر ۹۹
- ۲۱:۲۶
تا آن زمان من چیزی درمورد خود و توانایی هایم نمی دانستم. هیچ مسئولیت، تلاش و تعهدی نبود. او از من می پرسید: «تو کی هستی؟» و من جواب می دادم: «هیچ کس.»
گاهی ما بزرگ میشویم، ولی باز هم نسبت به تواناییهمان تردید داریم. سقف رویاهایمان انچنان بالاست که هر چقدر دست دراز میکنیم نمیتوانیم رویایی بچینیم. و باز اگر از من در استانه 26 سالگیم بپرسند کیستی، میگویم هیچکس.
جمله قشنگی بود و با حال و هوای این روزهای من میخوره.
چه جملات قشنگی:))
به نظرم ما حتی توی 200 سالگی هم کس خاصی نیستیم. وقتی بچه ایم فکر می کنیم آدم بزرگ ها خیلی قوی هستن و نیازی به هیچ کس ندارن. اما وقتی بزرگ تر می شیم تازه می فهمیم که بزرگ شدن ربطی به بی نیاز بودن نداره.
روزی روزگاری دختری بود که ستاره های بالای سرش چشمک می زدند. دختر آن ها را دوست داشت. رمز و رازشان را هم همین طور. او به ستاره ها قول داد تا زمانی که درخششان را از دست دهند و از آسمان پایین بیفتند، برایشان خواهد نوشت. ستاره ها خوشحال شدند و خندیدند. از خنده شان کاغذ پدید آمد. دختر آواز خواند و موسیقی اش تبدیل به مداد شد.
و این گونه بود که دختر قصه ی ما، هر روز می نویسد. حتی اگر بی معنی باشد. حتی اگر نا زیبا باشد.
فقط می نویسد. می نویسد و می نویسد.
و این گونه بود که دختر قصه ی ما، هر روز می نویسد. حتی اگر بی معنی باشد. حتی اگر نا زیبا باشد.
فقط می نویسد. می نویسد و می نویسد.
منوی وبلاگ
موضوعات
- انیمه (۲)
- خزعبلات بنده :) (۶)
- داستانک (۶)
- چالش (۵)
- جوهر بی رنگ (۴)
آخرین نظرات
-
Lester Locke
حالا قرن ها از روزی که ... -
Ananisha
بهم حس خوبی میدی وایولت*-* -
تو :)
چرا یو انقدر ... -
آقای همکار
دنیای وبلاگچقدر عجیب شده:) -
•miss writer•
Yuri on ice خیلی قشنگ بود مخصوصا اوپنینگ و اندینگهاش -
Reddington
دویدن به سمت نوت بوک گوشی برای تایپ کردن پست* -
چوی زینب دمدمی
قشنگ که چه عرض کنم..کلا ... -
زی زی گولو بلاسم
سلااام ویولت چه قشنگ ...
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
کلمات کلیدی
محبوب ترین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
پیوندها
پیوندهای روزانه
- به کوراگهی عزیزم
- جریان ساکت آب
- نقاشی
- غدهی حَرفوئید (یک غدهٔ درونریز)
- درخت پا درهوا (فن فیکشن موریارتی وطن پرست)
- "Everyone have to be drunk on somethin' to keep pushing on"
- که از خودم که تویی، تا کجا فرار کنم؟
- داستانفوقالعادهی مائوچان:)))
- شیرین بیان
- پراکنده نوشت + زندگی ایدهآل
- تو واقعیت هم همینطور
- از زندگی خود چه میخواهم؟
- اوردوز
- مانامی
- حجاب
- ماموریت یک عروسک (عنوان نداشت خودم یه چیزی پروندم!)
- لطفا ماسک نزنید!
- چشمک بزن ای ستاره!
- هزاران زندگی
- و غیرممکنها ممکن می‌شوند!